تحلیل فلسفی اتهام پژمان جمشیدی: حقیقت در میان هیجان قربانی میشود؟
محمدرضا واعظ شهرستانی در یادداشتی به بررسی ابعاد فلسفی اتهامات مطرح شده علیه پژمان جمشیدی، بازیگر و فوتبالیست پیشین، و واکنشهای سریع جامعه به این خبر پرداخته است. وی با اشاره به بازداشت جمشیدی به اتهام تجاوز و آدمربایی، معتقد است که شبکههای اجتماعی بلافاصله به دو جبهه موافق و مخالف تقسیم شدهاند، در حالی که هنوز نه دستگاه قضایی حکم نهایی را صادر کرده و نه جزئیات پرونده روشن است.
شهرستانی این دوقطبی شدن واکنشها را پدیدهای رایج در جامعه دانسته و آن را ناشی از تمایل به سرعت و هیجان در مواجهه با اخبار جنجالی میداند که در نهایت حقیقت را قربانی میکند. وی با استناد به دیدگاههای هانا آرنت و دیگر متفکران، بر لزوم «مکث کردن» و «گوش دادن» تأکید کرده و این رویکرد را تمرینی برای قضاوتی انسانیتر معرفی میکند؛ قضاوتی که نه از ترس سکوت میکند و نه از هیجان، بیمحابا حکم صادر مینماید.
این تحلیلگر فلسفی معتقد است که در مواجهه با چنین اتهاماتی، باید همزمان دو موضع را حفظ کرد: نخست، شنیدن روایت زن شاکی با احترام و جدیت، بدون حمله، تمسخر یا ایجاد خشونت ثانویه در فضای عمومی. دوم، خودداری از صدور حکم قطعی علیه متهم تا پیش از روشن شدن حقیقت قضایی و ارائه شواهد معتبر.
وی این رویکرد را در قالب دو مفهوم «عدالت معرفتی» (Epistemic Justice) و «عدالت مبتنی بر واقعیت» (Factual Justice) تبیین میکند. عدالت معرفتی با شنیدن و احترام به راوی محقق میشود و عدالت مبتنی بر واقعیت با وفاداری به حقیقت و روند رسیدگی قضایی حفظ میگردد. در نهایت، واعظ شهرستانی نتیجه میگیرد که تفکر نقادانه ما را از داوری شتابزده باز میدارد و تفکر مراقبتی ما را از بیتفاوتی میرهاند، که هر دو برای جامعهای انسانی ضروری هستند.
منبع: khabaronline_ir
 
													