چرا هوش مصنوعی ما را به «دره شگفتانگیز» میکشاند؟ تحلیل روانشناختی و فنی
پدیده «دره شگفتانگیز» (Uncanny Valley)، که نخستین بار توسط ماساهیرو موری، متخصص رباتیک ژاپنی، مطرح شد، به تبیین احساس دلهره و ناخوشایندی میپردازد که هنگام مواجهه با سامانههای هوش مصنوعی تقریباً انسانی اما نه کاملاً شبیه به انسان تجربه میکنیم. این مفهوم توضیح میدهد چرا با وجود پیشرفتهای چشمگیر هوش مصنوعی، همچنان در تعامل با آن احساس غریبگی میکنیم.
برای بسیاری از متخصصان، هوش مصنوعی نه تنها یک ابزار، بلکه یک تهدید هویتی محسوب میشود. معلمانی که مهارتهایشان در تدریس، نویسندگانی که توانایی نگارش، و طراحانی که خلاقیتشان توسط ابزارهای هوش مصنوعی تقلید میشود، با این احساس مواجه هستند. این تهدید، سازوکار دفاعی روانشناختی را فعال کرده و به شکل مقاومت در برابر پذیرش فناوری بروز میکند.
اعتماد انسان بر پایه منطق تنها استوار نیست؛ بلکه نشانههای عاطفی مانند لحن صدا، حالات چهره و تماس چشمی نقش حیاتی در ایجاد اعتماد ایفا میکنند. هوش مصنوعی فاقد این نشانههای عاطفی است و همین فقدان، ما را در «دره شگفتانگیز» قرار میدهد؛ جایی که شباهت به انسان، انتظارات ما را برمیانگیزد اما عدم کمال آن، این انتظارات را برآورده نمیکند.
برای غلبه بر این چالش و پذیرش واقعی هوش مصنوعی، لازم است این فناوری از حالت «جعبه سیاه» خارج شده و به سمت یک فرآیند گفتوگو محور حرکت کند. اعتماد زمانی حاصل میشود که سامانههای هوش مصنوعی شفاف و پاسخگو باشند. طراحی این سامانهها باید با درک عمیق روانشناسی انسان و نه صرفاً بر اساس معیارهای فنی صورت پذیرد.
منبع: irna_1313